گروه ورزش|شهرآرانیوز، دراگان اسکوچیچ در توجیه نمایش ضعیف مدافعان تیم ملی چنین گفته است: «ما بازیکنان اصلیمان در خط دفاع را در اختیار نداشتیم.» این پاسخ گرچه در وادی مربیگری یک توجیه غیرحرفهای محسوب میشود، اما دلیلی بر توجیهپذیر بودن شکست تیم ملی نیست. کما اینکه دیدیم او از امیر عابدزاده که در بازیهای اخیر تیم ملی همواره بهعنوان نفر اول در چهارچوب دروازه قرار گرفته استفاده کرد که نتیجه مطلوبی برای او و تیم ملی به همراه نداشت و این دروازهبان با اشتباههای مکرر یکی از دلایل شکست مقابل الجزایر لقب گرفت. درواقع مسأله تیم ملی غیبت برخی مهرهها نیست و آنچه وضعیت ناامیدکنندهای را ۵ ماه مانده تا آغاز جام جهانی برای تیم ملی ایجاد کرده، اشتباههای استراتژی سرمربی تیم ملی در چیدمان نفرات و انتخاب بهترین گزینهها است. مربیانی در فوتبال دنیا به توفیق میرسند که از بینش و آگاهی کافی نسبت به توانمندیهای بازیکنان خود در تمام برهههای زمانی برخوردار باشند و بتوانند بخوبی کیفیت شاگردان خود را در هر دوره از اردوها و تورنمنتها تشخیص داده و نسبت به آن تصمیمات مناسب را اتخاذ کنند. اسکوچیچ، اما با انتخاب امیر عابدزاده و چشمپوشی از سیدحسین حسینی که بیشک یکی از آمادهترین بازیکنان لیگ برتر در فصل بیست و یکم بود، نشان داد علاوه بر آنکه ارزش آنچنانی برای بازیکنان شاغل در لیگ داخلی قائل نیست، چندان اهمیتی هم به آمادگی بازیکنان نمیدهد و معیارهای دیگری را لحاظ میکند. سید حسین حسینی به واقع در شرایط فعلی که امیر عابدزاده روزهای ناامیدکنندهای را سپری میکند و از میزان آمادگی علیرضا بیرانوند نیز اطلاع دقیقی در دست نیست میتوانست دستکم در بازی تدارکاتی مقابل الجزایر انتخاب اول سرمربی تیم ملی برای قرار گرفتن در چهارچوب دروازه باشد، اما بیآنکه دلیل موجهی درمیان باشد دروازهبانی که به گل نخوردن عادت کرده و تبدیل به مرد اول فوتبال ایران شده، از ترکیب اصلی دور ماند و حتی دقایق کوتاهی نیز به میدان نرفت تا مشخص شود سرمربی تیم ملی حتی انگیزهای برای به کارگیری از مرد اول استقلال در لیگ بیست و یکم ندارد. بدون شک اگر اسکوچیچ لژیونرها را در اولویت انتخاب ترکیب اصلی خود در بازیهای آتی قرار دهد، با مشکلات بزرگتری مواجه خواهد شد و او باید فارغ از اینکه کدام بازیکن در لیگ داخلی بازی میکند یا لیگ خارجی، تنها آمادگی ذهنی و بدنی را ملاک قرار داده و سپس اقدام به انتخاب ۱۱ بازیکن اصلی خود کند. سیل بازگشت لژیونرها به فوتبال ایران در فصل جاری نیز خود گویای برخی تغییرات در وضعیت بازیکنان است. ضمن اینکه باید توجه داشت برای مثال مهدی طارمی که اکنون شاید آمادهترین ملی پوش ایرانی در باشگاهش باشد در بازی با الجزایر به واقع یکی از ضعیفترین بازیکنان میدان بود؛ بنابراین اتخاذ چنین رویکردی هرگز نمیتواند به سود فوتبال ملی باشد و اسکوچیچ باید همه جنبهها را برای انتخاب ترکیب اصلی لحاظ کرده و از مدار لجبازی خارج شود.
در ایامی لژیونرها نسبت به بازیکنان داخلی آمادگی محسوستری داشتند، اما این وضعیت هرگز نمیتواند پایدار باشد و به یک قانون همیشگی برای سرمربی تیم ملی تبدیل شود. کما اینکه در گذشته دیدیم کیروش درحالی به جام جهانی ۲۰۱۶ راه یافت که بخش اعظمی از بازیکنان اصلی تیم ملی را بازیکنان داخلی تشکیل میدادند و اینگونه نبود که سرمربی سابق تیم ملی نیز که بسیاری از بازیکنان کنونی ساخته او هستند، بیجهت روی انتخاب لژیونرها اصرار کند.
اسکوچیچ باید افکار انعطافپذیری داشته باشد و همه زوایا را برای انتخاب نفرات کلیدیاش درنظر بگیرد و مهمتر اینکه از فرصت باقیمانده تا شروع جام جهانی برای شناسایی آمادهترین نفرات برای حضور در ترکیب اصلی بهره بگیرد. جام جهانی جای اشتباه نیست. بخصوص اینکه تیم ملی در نبرد اول با یکی از مدعیان قهرمانی جام مصاف خواهد داد و برخلاف ادوار گذشته سختترین بازی تیم ملی در همان گام اول انجام خواهد شد که باید به نتیجه آن بسیار حساس بود، چون ممکن است زمینهساز نتایج بعدی تیم ملی هم باشد.